طراحی معیارهای گزینش نیروی انسانی در دستگاههای دولتی
با رویکرد اسلامی (بخش دوم)
دکتر محمد هادی سماواتی[1]
اشاره: در بخش اول این مقاله، به مبانی نظری موضوع اختصاص یافته بود و بهتفکیک دیدگاههای اندیشمندان و متفکرین اسلامی در خصوص ابعاد مختلف انتخاب نیروی انسانی، مورد بحث قرار گرفت. در بخش دوم مقاله، این موضوع از دیدگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در پایان نتیجهگیری و الگوی پیشنهادی مقاله، ارائه شده است.
3- ابعاد و مؤلفههای انتخاب نیروی انسانی در منابع اسلامی:
1- 3- اعتقادات:
- ایمان به اسلام داشته باشد
ایمان به خدا و روز قیامت، امر به معروف و نهی از منکر، سرعت در کارهای نیک، از خصوصیتهای انسانهای صالح است.
یُؤْمِنُـونَ بِـاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِـرِ وَ یَأْمُـرُونَ بِالْمَعْـرُوفِ وَ یَنْهَـوْنَ عَنِ الْمُنْـکَرِ وَ یُسـارِعُونَ فى الْخَیـرَاتِ وَ أُولَئِکَ مِنَ الصّالِحِینَ
ایمان به خدا و روز قیامت مىآورند؛ امر به معروف و نهى از منکر مىکنند؛ و در انجام کارهاى نیک، پیشى مىگیرند؛ و آنها از صالحانند (ال عمران / آیه 114)
بهترین و پر خیرترین افراد صاحبان ایمان و اعتقاد الهی و انجام دهندگان اعمال صالحه میباشند
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ
آنان که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند آنها به حقیقت بهترین اهل عالمند. ( بینه / آیه 7)
ایمان و عملکرد شایسته، دو شاخصه و دو نشانه بر وجود صلاحیت و شایستگی در انسانهای برگزیده الهی است که خداوند به واسطه آن، آنان را بر دیگران ترجیح داده و اجرای حدود و ضوابط الهی را به انان میسپارد، چرا که آنان به واسطه ایمان و تعبد محض خود، نیکو کارترین انسانهای زمان خود بوده و دستورات الهی را بهطور کامل انجام میدهند. حرکت در مسیر«ایمان» به خداوند و «تعبد» ورزی برگزیدگان الهی در برابر اهداف، خواستهها، موازین و قوانین الهی، لیاقت و شایستگی رسیدن به مقام خلیفهاللهی و برگزیدهشدن را برای آنان به ارمغان میآورد.
2-3- احکام:
- برپاکننده واجبات باشد
أَمَرَهُ ... مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتِی لَا یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلَّا بِاتِّبَاعِهَا وَ لَا یَشْقَى إِلَّا مَعَ جُحُودِهَا وَ إِضَاعَتِهَا
به او فرمان مىدهد که.طاعت و بندگى پروردگار را بر همه کارها مقدم بدارد و از آنچه در کتاب خود فرموده پیروى نماید. از قبیل واجبات و سنتها که کسى به سعادت و نیکبختى نمىرسد مگر به پیروى از آنها و کسى گرفتار شقاوت و بدبختى نمىگردد مگر به انکار و ضایع کردن آنها. (دشتی، 1387)
وَ لْیَکُنْ فِی خَاصَّةِ مَا تُخْلِصُ لِلَّهِ بِهِ دِینَکَ إِقَامَةُ فَرَائِضِهِ الَّتِی هِیَ لَهُ خَاصَّةً فَأَعْطِ اللَّهَ مِنْ بَدَنِکَ فِی لَیْلِکَ وَ نَهَارِکَ
باید در بهترین اوقاتى که دین خود را در آن، خالص براى خدا اختصاص مىدهى به برپایى واجباتى که مخصوص خداست مشغول باشى. پس بخشى از شب و روز تن خود را خاص پرستش و بندگى حضرت او قرار ده و هر چه تو را به خدا نزدیک مىکند، بدون هیچ کم و کاستى بجا آور، گر چه خود را به زحمت اندازى و تنت آزرده شود.
- اهل عبادت و بندگى باشد
وَ أَمْضِ لِکُلِّ یَوْمٍ عَمَلَهُ فَإِنَّ لِکُلِّ یَوْمٍ مَا فِیهِ وَ اجْعَلْ لِنَفْسِکَ فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَفْضَلَ تِلْکَ الْمَوَاقِیتِ وَ أَجْزَلَ تِلْکَ الْأَقْسَامِ وَ إِنْ کَانَتْ کُلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلُحَتْ فِیهَا النِّیَّةُ وَ سَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیَّة
بنا بر این کار هر روز را همان روز انجام ده، زیرا براى هر روز کار مخصوص به آن است. و بهترین ساعات عمرت را آن وقت بدان که با خداى خلوت کردهاى و مشغول عبادت و بندگى او هستى و اگر چه همه اوقات از آن پروردگار است، در صورتى که نیّتها پاکیزه باشد و مردم در آن اوقات در آسایش به سر برند.
(دشتی، 1387، نامه 53)
3- 3- اخلاق :
- غروروتکبر نداشته باشد
وَ إِیَّاکَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِکَ وَ الثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُکَ مِنْهَا وَ حُبِّ الْإِطْرَاءِ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّیْطَانِ فِی نَفْسِهِ لِیَمْحَقَ مَا یَکُون
و بپرهیز از این که گرفتار عجب و غرور شوى و به چیزى که ترا به خودپسندى مىکشاند تکیه کنى و بپرهیز از این که دوست داشته باشى تو را ستایش کنند که این حالت از بهترین فرصتهاى شیطان است براى تاختن به انسان، تا در نتیجه اعمال خوب نیکوکاران را نابود سازد.
وَ إِذَا أَحْدَثَ لَکَ مَا أَنْتَ فِیهِ مِنْ سُلْطَانِکَ أُبَّهَةً أَوْ مَخِیلَةً فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْکِ اللَّهِ فَوْقَکَ وَ قُدْرَتِهِ مِنْکَ عَلَى مَا لَا تَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ نَفْسِکَ
هرگاه قدرتى را که در اختیارت هست تو را گرفتار غرور و کبر کرد به بزرگى و عظمت حکومت پروردگار بنگر که چگونه قدرتى بر تو دارد و تو را بر خود آن قدرت نیست.
فَإِنَّ ذَلِکَ یُطَامِنُ إِلَیْکَ مِنْ طِمَاحِکَ وَ یَکُفُّ عَنْکَ مِنْ غَرْبِکَ وَ یَفِیءُ إِلَیْکَ بِمَا عَزَبَ عَنْکَ مِنْ عَقْلِک
با این نگرش تو طغیانت سرکوب مىگردد و تندىات فروکش مىکند و عقل بر باد رفتهات باز مىگردد.
إِیَّاکَ وَ مُسَامَاةَ اللَّهِ فِی عَظَمَتِهِ وَ التَّشَبُّهَ بِهِ فِی جَبَرُوتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ یُذِلُّ کُلَّ جَبَّارٍ وَ یُهِینُ کُلَّ مُخْتَال
بپرهیز که در اظهار بزرگى خود را همسان پروردگار خوانى و در عظمت کبریایى خود را شبیه او دانى که پروردگار هر جبّار و هر گردنکش را ذلیل مىکند و هر شخص متکبّر را پست مىنماید. (دشتی، 1387، نامه 53)
- رفتار منصفانه داشته باشد
أَنْصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ فَإِنَّکَ إِلَّا تَفْعَلْ تَظْلِم
با خدا و مردم و خویشاوندان و هر رعیّتى که دوست مىدارى، از جانب خود با انصاف رفتار کن که اگر چنین نکنى ستمکارى. (دشتی، 1387، نامه 53)
- عیبجو نباشد
وَ لْیَکُنْ أَبْعَدُ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَ أَشْنَؤُهُمْ عِنْدَکَ أَطْلَبَهُمْ لِمَعَایِبِ النَّاسِ فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا فَلَا تَکْشِفَنَّ عَمَّا غَابَ عَنْکَ مِنْهَا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ تَطْهِیرُ مَا ظَهَرَ لَک
و بین مردم با کسى از همه بیشتر دشمن باش که در عیبجویى مردم اصرار دارد. زیرا مردم عیبهایى دارند که شخص حاکم براى پوشاندن آنها سزاوارتر است. بنا بر این آنچه از بدیهاى مردم بر تو پوشیده است، پیجویى مکن، بلکه آن عیوبى هم که آشکار است باید بپوشانى. (دشتی، 1387، نامه 53)
- صداقت داشته باشد
وَ الْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ و به اهل ورع و صداقت نزدیک شو. (دشتی، 1387)
- طمع نداشته باشد
وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ ... وَ أَقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ إِشْرَافاً... کارگزاران خود را از بین کسانی انتخاب کن که طمعشان کمتر باشد. (دشتی، 1387، نامه 53)
- امانتدارباشد
وَ لَکِنِ اخْتَبِرْهُمْ بِمَا وُلُّوا لِلصَّالِحِینَ قَبْلَکَ فَاعْمِدْ لِأَحْسَنِهِمْ کَانَ فِی الْعَامَّةِ أَثَراً وَ أَعْرَفِهِمْ بِالْأَمَانَةِ وَجْهاً فَإِنَّ ذَلِکَ دَلِیلٌ عَلَى نَصِیحَتِکَ لِلَّهِ وَ لِمَنْ وُلِّیتَ أَمْرَهُ
تو آنان را به سابقهاى که با مردم نیک داشتهاند آزمایش کن و بر آن کس اعتماد کن که میان همه مردم اثرى نیکو بجاى گذاشته و به امانتدارى از همه معروفتر است که این نوع انتخاب علامت خیرخواهى تو براى دین خداست و براى کسى است که کار را به دست تو سپرده است. (دشتی، 1387، نامه 53)
- خیانتکار نباشد
وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ یَدَهُ إِلَى خِیَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَیْهِ عِنْدَکَ أَخْبَارُ عُیُونِکَ اکْتَفَیْتَ بِذَلِکَ شَاهِداً
و هماره خود را از یاران خیانتکار دور نگه دار. و اگر یکى از آنها آلوده به خیانت شد و اخبار بازرسانت همگى علیه او جمعآورى گردیدآن اخبار را حجت قرار ده و قبول کن. (دشتی، 1387، نامه53)
- به عهد خود وفا کند
فَإِنَّهُ لَیْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللَّهِ شَیْءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَیْهِ اجْتِمَاعاً مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَ تَشَتُّتِ آرَائِهِمْ مِنْ تَعْظِیمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ وَ قَدْ لَزِمَ ذَلِکَ الْمُشْرِکُونَ فِیمَا بَیْنَهُمْ دُونَ الْمُسْلِمِینَ لِمَا اسْتَوْبَلُوا مِنْ عَوَاقِبِ الْغَدْرِ
که به تحقیق در بین واجباتى که خداوند براى بندگان خود مقرّر فرموده با این که مردم داراى تمایلات مختلف و افکار گوناگون هستند هیچ چیز به اندازه محافظت وفاى به عهد مهم و پرارزش شمرده نشده است. گذشته از مسلمانان افراد مشرک و کافر نیز براى وفاى به عهد اهمیت قایلاند زیرا که عاقبت زشت عهد شکنى را تجربه کردهاند. (دشتی، 1387، نامه 53)
- هنگام خشم خویشتندار باشد
امْلِکْ حَمِیَّةَ أَنْفِکَ ... اى مالک: در هنگام خشم خویشتندار باش (دشتی، 1387، نامه 53).
وَ لَا تُسْرِعَنَّ إِلَى بَادِرَةٍ وَجَدْتَ مِنْهَا مَنْدُوحَةً... در اظهار خشمى که مىتوانى فرو برى عجله مکن
- مسلط بر دست و زبانش باشد
امْلِکْ حَمِیَّةَ أَنْفِکَ وَ سَوْرَةَ حَدِّکَ وَ سَطْوَةَ یَدِکَ وَ غَرْبَ لِسَانِکَ وَ احْتَرِسْ مِنْ کُلِّ ذَلِکَ بِکَفِّ الْبَادِرَةِ وَ تَأْخِیرِ السَّطْوَةِ حَتَّى یَسْکُنَ غَضَبُکَ فَتَمْلِکَ الِاخْتِیَارَ وَ لَنْ تَحْکُمَ ذَلِکَ مِنْ نَفْسِکَ حَتَّى تُکْثِرَ هُمُومَکَ بِذِکْرِ الْمَعَادِ إِلَى رَبِّکَ
اى مالک: در هنگام خشم خویشتندار باش! و تندى مکن! و دست و زبانت را در اختیار داشته باش! و از همه این کارهاى زشت با عجله نکردن و حمله را عقبانداختن مالک نفس خویش شو تا خشمت فرو نشیند و عنان اختیارت در دستت قرار گیرد و هیچگاه به چنین قدرتى نمىرسى مگر آنکه زیاد به یاد مرگ و بازگشت به سوى پروردگار باشى! (دشتی، 1387، نامه 53)
- براى جلب رضایت مردم تلاش کند
وَ لْیَکُنْ أَحَبُّ الْأُمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطَهَا فِی الْحَقِّ وَ أَعَمَّهَا فِی الْعَدْلِ وَ أَجْمَعَهَا لِرِضَى الرَّعِیَّةِ فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ بِرِضَى
بنا بر این کارى که از میان همه کارها باید بیشتر دوست داشته باشى اعتدال در راه حق و همگانى کردن عدالت و تلاش براى جلب رضایت مردم است. زیرا نارضایتى توده مردم، اثر خشنودى خواص را از بین مىبرد و ناخشنودى خواص در حالى که اکثر مردم راضى باشند، اثرى ندارد و به حساب نمىآید. (دشتی، 1387،نامه 53)
- گشادهرو باشد
فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ حَتَّى لَا یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ لَهُمْ وَ لَا یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ عَلَیْهِمْ
با مردم فروتن باش و با نرمى با ایشان برخورد کن و هنگام تلاقى، چهرهات را باز کن و گشادهرو باش و همه را با یک چشم بنگر! تا این که بزرگان جهت ظلم به دیگران در تو طمع نکنند و انسانهاى ضعیف از عدالت تو مأیوس نگردند. (دشتی، 1387، نامه 46)
- رشوه نگیرد
وَ لَا الْمُرْتَشِی فِی الْحُکْمِ فَیَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَ یَقِفَ بِهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ
نباید رشوه خوار باشد چرا که بدین سیبب در قضاوت، حقوق مسلمین را از بین می برد و در رساندن حق به صاحبان آن کوتاهی میکند. (دشتی، 1387، خطبه 131)
- ساده لوح نباشد
فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّن بنا بر این دوراندیش باش و سادهلوح و خوشگمان مباش! (دشتی، 1387، نامه 53)
- انتقادپذیرباشد
فَتَبَسَّمَ ضاحِکاً مِنْ قَوْلِها پس (سلیمان) از سخن این مورچه با تبسّمى خندان شد.
حضرت سلیمان جمله «لا یَشْعُرُونَ» را آن هم از مورچهاى مىشنود، ولى به روى خود نمىآورد و لبخند مىزند. بنابر این انتقاد و شنیدن حرف حقّ از هر کس و استقبال از آن یک ارزش است. (سوره النمل : آیه 19)
4-3- سیاست:
- حمایتگر دین باشد
وَ إِنَّمَا عَمُودُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ وَ الْعُدَّةُ لِلْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّةِ فَلْیَکُنْ صَغْوُکَ لَهُمْ وَ مَیْلُکَ مَعَهُم
به تحقیق آنهایى که حامى دین و موجب کثرت مسلمین و آماده پیکار با دشمنانند ،توده مردمند. پس تو باید با این گروه همراه باشى و به سوى ایشان میل و رغبت نشان دهی. (دشتی، 1387، نامه 53)
- جهادگر باشد
ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْأَحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ ثُمَّ أَهْلِ النَّجْدَةِ وَ الشُّجَاعَةِ وَ السَّخَاءِ وَ السَّمَاحَةِ فَإِنَّهُمْ جِمَاعٌ مِنَ الْکَرَمِ وَ شُعَبٌ مِنَ الْعُرْف
پس با کسانى مأنوس شو که از خانوادههاى شریف و خوشنام و داراى سابقه درخشان باشند. همانها که از رزمندگان و شجاعان و اهل جود و کرمند. زیرا ایشان در بزرگوارى و شاخههاى احسان کامل هستند. (دشتی، 1387، نامه 53)
- بیعت شکن نباشد
وَ أَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَیْعَة
اما حقى که من بر شما دارم این است که در بیعت خود وفادار باشید. (دشتی، 1387، خطبه 34)
- اطاعت از ولی امر داشته باشد
وَ الْإِجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ وَ الطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُم
و هنگامى که شما را مىطلبم به دعوت من پاسخ گویید و موقعى که فرمان مىدهم اطاعت کنید.
فَإِنْ أَطَعْتُمُونِی فَإِنِّی حَامِلُکُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِیلِ الْجَنَّةِ
در صورتى که فرمان مرا اجرا کنید اگر خدا بخواهد، بهشت را براى شما تضمین مىکنم. (دشتی، 1387)
- حضور در صحنه های اجتماعی داشته باشد
أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَنْ لَا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ
سوگند به پروردگارى که دانه گیاه را در خاک شکافت و انسان را بیافرید. اگر آن جمعیت زیاد حضور نمىیافتند و وجود جمعى یارىکننده نبود که حجت بر من تمام گردد و نبود پیمانى که خداوند تبارک و تعالى از علماء و دانشمندان گرفته تا راضى نشوند بر سیرى ظالم و گرسنه ماندن مظلوم، هر آینه رشته شتر خلافت را بر کوهانش مىانداختم و پایانش را چون اولش فرض مىکردم و از خلافت کناره مىگرفتم. آن وقت شما مىفهمیدید که این دنیاى شما نزد من از آب بینى بزى کم ارزشتر است. (دشتی، 1387، نامه 57)
- وفادار باشد
إیّاک و الغدر فإنّه أقبح الخیانة انّ الغدور لمهان عند اللّه بغدره: بر تو باد بدورى از غدر و بیوفایى که آن زشتترین خیانت است بهراستى که شخص پرمکر بهخاطر مکر و بى وفائیش نزد خداى تعالى خوار است. (انصاری قمی، 1398)
5-3- توانمندی:
- علم و آگاهی داشته باشد
ثُمَّ اخْتَرْ لِلْحُکْمِ بَیْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِیَّتِکَ فِی نَفْسِکَ
و براى قضاوت بین مردم از میان افراد جامعه کسى را انتخاب کن که در نظر تو فاضلترین و بهترین باشد. (دشتی، 1387، نامه53)
- اهل تجربه باشد
وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ
کارگزاران خود را از اهل تجربه انتخاب کن. (دشتی، 1387، نامه 53)
- غفلت و سهلانگارى نداشته باشد
مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِیَ ضَیَّعَ الْحُقُوقَ
هر که در کارها سهلانگارى کند حقوق و منافع خود را ضایع مىکند. (دشتی، 1387، حکمت 231)
- عملکرد نیکو داشته باشد
ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِی الْأَحْسَابِ وَ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ السَّوَابِقِ الْحَسَنَةِ
پس با کسانى مأنوس شو که از خانوادههاى شریف و خوشنام و داراى سابقه درخشان باشند. (دشتی، 1387،نامه 53)
- در کارها سست نباشد
وَ إِیَّاکَ وَ الْعَجَلَةَ بِالْأُمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا أَوِ التَّسَاقُطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا أَوِ اللَّجَاجَةَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ فَضَعْ کُلَّ أَمْرٍ مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ عَمَلٍ مَوْقِعَه
و بپرهیز از عجله در کارها پیش از آنکه وقت انجام آن رسیده باشد و بپرهیز از سستى در کارها وقتى که باید آن را انجام دهى و نیز پرهیز کن از لجاجت و پافشارى در کارهایى که راه درست از نادرست آن روشن نیست و بپرهیز از سستى در کارها در آن هنگام که راه درست آن روشن است. (دشتی، 1387، نامه 53)
- هر کاری را در زمان خودش انجام دهد
فَضَعْ کُلَّ أَمْرٍ مَوْضِعَهُ وَ أَوْقِعْ کُلَّ عَمَلٍ مَوْقِعَه
بنا بر این هر کارى را در جاى خود قرار ده و هر عملى را در موقع خودش به انجام برسان. (دشتی، 1387، نامه 53)
- آیندهنگرى و دوراندیشى داشته باشد
وَ تَوَخَّ مِنْهُمْ... وَ أَبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ نَظَرا
کارگزاران خود را از بین کسانی انتخاب کن که... عاقبتنگرىشان فزونتر است. (دشتی، 1387)
وَ نَاظِرُ قَلْبِ اللَّبِیبِ بِهِ یُبْصِرُ أَمَدَهُ...
دل انسان اندیشمند را دیدهاى که عاقبت کار را در نظر دارد.
- کار را بتواند اداره کند
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللَّهِ فِیهِ
اى مردم، سزاوار به خلافت کسى است که از همه بدان تواناتر و نسبت به احکام الهى از همه داناتر باشد. (دشتی، 1387، خطبه 172)
- کار را با کیفیّت انجام دهد
أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ
زرههاى کامل و فراخ، بساز و بافت آن را درست اندازهگیرى کن و کار شایسته انجام دهید، همانا من به آن چه عمل مىکنید بینا هستم. ( سوره سبإ: آیه 11)
کار باید با دقّت و کیفیّت همراه باشد. «قَدِّرْ فِی السَّرْدِ»
جدول منابع معیارهای گزینش
معیار |
ابعاد |
مولفه |
منبع |
انتخاب |
اعتقادات |
ایمان به اسلام داشته باشد. |
آیه 14 سوره حجرات |
احکام |
اهل عبادت و بندگى باشد( نماز روزه و...) |
نامه 53 |
|
اخلاق |
غروروتکبر نداشته باشد. |
نامه 53 |
|
صداقت داشته باشد. |
الحیاه، ج 2، ص 326 و الغدیر، ج8، ص 291، نامه 53 نهج البلاغه |
||
امانتدارباشد. |
نامه 53 |
||
خیانتکار نباشد. |
نامه 26، نامه53 |
||
گشادهرو باشد. |
نامه 27، نامه 46 |
||
رشوه نگیرد. |
خطبه 131 |
||
رفتار منصفانه داشته باشد |
نامه 53 |
||
از ظلم و ستم بپرهیزد، |
نامه 53 |
||
عیب جو نباشد |
نامه 53 |
||
طمع نداشته باشد |
نامه 53 |
||
به عهد خود وفا کند |
حکمت 155، نامه 53 |
||
در دشوارى صبور باشد |
نامه 53 |
||
هنگام خشم خویشتندار باشد |
نامه 53 |
||
مسلط بر دست و زبانش باشد |
نامه 53 |
||
وفادار باشد |
ترجمهغررالحکمودررالکلم(انصارى)، ج 1، صفحهى 150 |
||
سادهلوح نباشد |
نامه 53 |
||
سیاست |
حمایتگر دین باشد. |
نامه 46، نامه 53 |
|
اطاعت از ولی امر داشته باشد. |
خطبه های34، 91، 168، 156، 187 |
||
حضور در صحنه های اجتماعی داشته باشد. |
خطبه3، نامه 57 |
||
آماده ستیز با دشمنان دین باشد |
نامه 46، نامه 53 |
||
توانمندی |
علم و آگاهی داشته باشد |
نامه 62، حکمت 81، نامه53 |
|
اهل تجربه باشد |
نامه 53 |
||
غفلت و سهل انگاری نداشته باشد |
حکمت 231 |
||
عملکرد نیکو داشته باشد |
نامه 53 |
||
در کارها سست نباشد |
نامه 53 |
||
هر کاری را در زمان خودش انجام دهد |
حکمت 285، حکمت 21، نامه 53 |
||
قاطعیت و نرمی را توأمان داشته باشد |
نامه 19، نامه 46 |
||
آینده نگری و دوراندیشی داشته باشد |
خطبه 153، سوره الإسراء : آیه 29 |
||
کار را بتواند اداره کند، |
خطبه 172 |
||
کار را با کیفیت انجام دهد |
سوره سبإ آیه 11 تفسیر نور، ج9، ص: 426 |
4- روش تحقیق:
روش جمعآوری اطلاعات: -
روش جمعآوری اطلاعات بر اساس تحلیل محتوای متون اسلامی خاصه نهجالبلاغه حضرت علی علیهالسلام میباشد.
- روایی و پایایی ابزار تحقیق:
روایی عبارتست از دقت ابزار جمعآوری اطلاعات، اینکه آیا ابزار جمعآوری اطلاعات آن چیزی را که میخواهیم اندازه بگیریم اندازه میگیرد. روایی آن خصوصیت ابزار و یا روش جمعآوری دادهها است که با داشتن آن همان مقولاتی را تعیین میکند که برای آن مقولات طرحریزی شده است. (بست، 1371)
یکی از روشهای محاسبه قابلیت اعتماد، استفاده از فرمول «کرونباخ» است. این روش برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازهگیری از جمله پرسشنامهها یا آزمونهایی که خصیصههای مختلف را اندازهگیری میکنند، به کار میرود (سرمد، بازرگان، حجازی، 1383، ص 169) در این پژوهش برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ[2] از طریق نرمافزار «اس.پی.اس.اس»[3] استفاده گردید و با 89/0 اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفت.
5- نتایج و پیشنهادهای تحقیق:
پس از طراحی مدل معیارهای انتخاب و تایید آن از سوی خبرگان، پرسشنامهای بر مبنای مدل مذکور تهیه گردید و از دبیران هیأتهای مرکزی که 46 نفر میباشند به عنوان مطلع در امر گزینش سؤال شد که تا چه حد معیارهای فوق در گزینش مورد بررسی قرار میگیردکه نتایج بدست آمده در جدول ذیل منعکس شده است.
جدول 2-5: نتیجه استفاده از معیارها در گزینش
شاخص |
در گزینش بررسی میشود |
در گزینش بررسی نمیشود |
اعتقادات : |
|
|
اعتقاد به یگانگی خداوند، عدل، نبوت، امامت و معاد |
* |
|
احکام: |
|
|
نمازخواندن |
* |
|
روزه گرفتن |
* |
|
اخلاق: |
|
|
نداشتن غروروتکبر |
|
* |
صداقت داشتن |
* |
|
امانتدار بودن |
* |
|
خیانتکار نبودن |
* |
|
گشادهرو بودن |
|
* |
نگرفتن رشوه |
* |
|
داشتن رفتار منصفانه |
|
* |
عیب جونبودن |
|
* |
نداشتن طمع |
|
* |
وفای به عهد |
|
* |
هنگام خشم خویشتندار باشد |
|
* |
مسلط بر دست و زبان |
|
* |
سادهلوح نبودن |
|
* |
سیاست: |
|
|
حمایتگر دین باشد. |
* |
|
اطاعت از ولی امر داشته باشد. |
* |
|
حضور در صحنه های اجتماعی داشته باشد. |
* |
|
آماده ستیز با دشمنان دین باشد |
|
* |
شاخص |
در گزینش بررسی میشود |
در گزینش بررسی نمیشود |
توانمندی: |
|
|
علم و آگاهی داشته باشد |
* |
|
اهل تجربه باشد |
|
* |
غفلت و سهل انگاری نداشته باشد |
|
* |
عملکرد نیکو داشته باشد |
|
* |
در کارها سست نباشد |
|
* |
هر کاری را در زمان خودش انجام دهد |
|
* |
قاطعیت و نرمی را توأمان داشته باشد |
|
* |
آینده نگری و دوراندیشی داشته باشد |
|
* |
کار را بتواند اداره کند. |
|
* |
کار را با کیفیت انجام دهد |
|
* |
بدیهی است اطلاعات فوق، مبین این است که برخی از معیارها در گزینش نیروی انسانی لحاظ نمیگردد و ضروریست است در طراحی نظام بهینه گزینش به این معیارها توجه ویژه شود و نقائص آن مرتفع گردد.
پیشنهادهای تحقیق:
فرایند بررسی در این تحقیق به عنوان اولین گام بررسی معیارهای انتخاب نیروی انسانی مبتنی بر مبانی اسلامی محسوب میگردد. بنابر این میبایست اقدامات زیر تا حصول نتیجه مطلوب انجام گیرد:
الف) تعیین معیارها مبتنی بر شغل، شاغل و سازمان: باتوجه به اینکه معیارهای درج شده در این مقاله، نسخه واحدی برای کلیه نیروهای انسانی نیست بنابر این می بایست بر اساس موارد ذیل نسبت به انتخاب معیارهای مورد نظر اقدام نمود.
1- حساسیت شغل
- مشاغل در دستگاهها یا حساس قلمداد میگردند یا غیرحساس، بدیهی است در مشاغل حساس میبایست افرادی انتخاب شوند که شایستگی تصدی آن شغل را دارا میباشند. بنابر این علاوه بر دارا بودن شرایط عمومی، جهت جذب، میبایست از شرایط خاص هم برخوردار باشند.
2- نوع شغل
- توجه به نوع شغل داوطلبان رابطه مستقیمی با معیارهای انتخاب آنان دارد. مثلاً معیار انتخاب یک معلم که با تعلیم و تربیت دانشآموزان سروکار دارد، با انتخاب یک باغبان متفاوت است. بنابر این توجه به نوع شغل داوطلب از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
3- تعداد متقاضی
- اگر تعداد متقاضی بیش از حد مورد نیاز باشد، ضرورت دارد بین متقاضیان، صالحترین فرد انتخاب گردد. بنا بر این معیار انتخاب آنان وسیعتر خواهد بود.
4- نوع سازمان
- نوع سازمان بر انتخاب نوع معیارها مؤثر است. هریک از سازمانها اعم از سازمانها و مؤسسات (خدماتی، صنعتی، آموزشی، پزشکی و...) نیاز به معیار انتخاب خاص خود میباشند.
ب) تهیه شاخصهای هر یک از معیارهای انتخاب نیروی انسانی: برای سنجش معیارهای انتخاب نیروی انسانی نیازمند شاخصهای دقیقی میباشیم که بر مبنای آن، درجه تطبیق داوطلب با معیارها را مورد سنجش قرار دهیم. بهطور مثال اگر قرار است میزان عبادت داوطلب را به عنوان یک معیار بسنجیم، نیازمند چه شاخصهایی هستیم تا بر اساس آن به آگاهی لازم دست یابیم؟ به عبارت دیکر انجام چه افعالی بیانگر عبادت و بندگی میباشد و داوطلب ملزم به رعایت آنها میباشد؟
منابع و مأخذ:
فارسی:
آذربایجانی، مسعود. 1382. تهیه و ساخت آزمون جهتگیری مذهبی با تکیه بر اسلام، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
امام خمینی، روح الله، 1370. شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره).
بست، جان. 1371. روشهای تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری ترجمه حسن پاشا و نرگس طالقانی، تهران، انتشارات رشد.
جوادی آملی، عبدالله، 1372. شریعت در آینه معرفت، قم، موسسه فرهنگی رجاء.
دشتی، محمد،1387. ترجمه نهجالبلاغه، قم، نشر مؤسسه امیرالمؤمنین (علیه السلام).
سرمد، زهره، بازرگان، عباس، حجازی، الهه. 1383. روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران، انتشارات آگاه.
غزالی طوسی، ابوحامد. 1374. کیمیای سعادت، حسین خدیو جم، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
مطهری، مرتضی. 1371. انسان و ایمان، مقدمهای بر جهان بینی اسلامی، جلد اول، تهران، انتشارات صدرا.
انگلیسی:
Shaffer, d j & Schmidt, r a. “ Personality Testing in Employment”, see at (http://library.findlaw.com /1999/Dec/22/130153.html)