از اوضاع بحرانی ایران تا ظهور «جریان انحرافی»
در این نوشتار به یکی از گستردهترین جریانات انحرافی مکتب تشیع به
نام بابیه، که در زمان قاجار ظهور کرد و سبب اعتراض علمای امامیه و مردم
شد، میپردازیم. آشنایی با چگونگی پیدایش و رشد این جریان، اهمیت هوشیاری
در برابر خرافات و ادعاهای امروزی را که میتوان به مانند آن تنشزا باشد،
آشکار میکند.
باور به ظهور موعود و برپایی آرمانشهر در آخرالزمان، تقریباً در تمامی
ادیان الهی و غیرالهی به نحوی به چشم میخورد. اما بارزترین اعتقادات به
ظهور منجی و انتظار فرج در مذهب شیعهی دوازده امامی وجود دارد. از نخستین
سالهای آغاز غیبت حضرت مهدی، شیعیان همواره در انتظار بازگشت ایشان
بودهاند و وضع موجود را به امید رسیدن به وضعیت مطلوب و آرمانی، که تحت
حکومت امام زمان است، تحمل میکردند. از همان دوره، موعودگرایی و انتظار
فرج، عنصری جدانشدنی از اندیشهی تشیع امامیه گردید. اما این اندیشهی اصیل
شیعه، در گذر زمان، نه تنها از گزند خرافات و اوهام در امان نبود، بلکه
دستمایهی سودجویان و قدرتطلبانی شد که یا ادعای ارتباط با امام معصوم را
داشتند و یا حتی فراتر از آن، با ادعای مهدویت، مردم سادهاندیش و البته
منتظر را به دنبال خود میانداختند و از آنان وسیلهای برای ارضای میل
قدرتطلبی خود میساختند. نکتهی قابل تأمل این است که مسئلهی ارتباط با
امام عصر و عالم غیب و دعوی مهدویت، تنها انحرافات و خرافاتی مربوط به زمان
گذشته نیست و دنیای امروز را نیز تهدید میکند.