امام خامنهای(مدظلهالعالی)
کاندیداها نباید برای جلب رأی مردم، به تخریب نامزدهای دیگر و همچنین تخریب واقعیات جامعه، اقدام کنند. (8/3/92)
هدف از تبلیغ انتساب برخی از نامزدها به رهبری
دوره
یکهفتهای ثبتنام نامزدها و نیز زمان دهروزه شورای نگهبان برای احراز
صلاحیت نامزدها، فرصت مناسبی برای دشمنان نظام بود تا پس از تبلیغات
جنجالی که به راه انداخته بودند، برای رسیدن به هدف، یک گام بزرگ بردارند.
واکنش منطقی نامزدهایی که صلاحیتشان احراز نشده بود به اعلام نظر شورای
نگهبان، دشمن را در این مرحله حساس ناکام گذاشت. پس از این ناکامی، دشمن خط
تبلیغاتی منفی را که از زمان ثبتنام نامزدها و حتی پیش از آن آغاز کرده
بود، تشدید کرد. دشمن با ارائه اخبار جعلی و تحلیلهای حسابشده و جهتدار،
درصدد القای انتساب و وابستگی برخی از نامزدها به امام
خامنهای(مدظلهالعالی) بود. معظمله در دیدار نمایندگان مجلس با اشاره به
این مسئله فرمودند: «این حرفها همیشه بوده و واقعیت هم ندارد؛ زیرا کسی
نمیداند که رهبری به چه فردی رأی خواهد داد... و دشمنان بر اساس اهداف
شناخته شده آنها، این تبلیغات را در دستور کار خود قرار دادهاند، اما
نظام اسلامی بدون توجه به این تبلیغات و بر اساس هدف، راه و تدابیر مشخص،
کار آنها را انجام خواهد داد.» بهنظر میرسد دشمن از این تبلیغات منفی دو
هدف را دنبال میکند: 1- خط دادن به مخالفان داخلی و خارجی و کسانی که
صاحب رأی هستند؛ اما میانه خوبی با نظام ندارند تا آرای خود را به سمت و
سویی که دشمن نشان میدهد، هدایت کنند. 2- تخریب وجهه نظام و حاصل حضور
حماسی مردم در صحنه و القای اینکه انتخابات در ایران آزادانه نیست و منتخب
مردم، از پیش تعیین شده و مردم به سمت رأی دادن به فردی هدایت میشوند که
به نحوی منتسب به رهبری است. با اینکه هدف دوم، مهمتر بهنظر میرسد؛ اما
از هدف اول نیز نباید غافل بود، زیرا دشمن درباره هر یک از نامزدها تحلیل
دارد و طبیعی است مایل باشد و تلاش کند تا کسی رأیآورد که در تحلیلهای
صورتگرفته بیشتر به نفع استکبار باشد. از قضا مواضع برخی از نامزدها در
برنامههای تبلیغاتی صداوسیما تا حدودی این نظر را تأیید میکند.
انتخابات ریاستجمهوری و آینده تحولات ایران
گروه
ترجمه- پایگاه اینترنتی والاستریت ژورنال 31 می 2013 (10 خرداد) در
مقالهای به تحولات سیاسی ایران در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و نیز
دیدگاههای مجتبی واحدی در مورد آن پرداخت و نوشت: جان کری در سفر به
فرانسه در ماه فوریه گفت: «ایران کشوری دارای حکومتی منتخب است.» پیش از آن
نیز چاک هگل، وزیر دفاع آمریکا، حکومت ایران را «مشروع» و «منتخب» خوانده
بود. در روزهای آتی، میتوان روی رسانههای غربی بهمنظور تقویت دیدگاه
دموکراتیک ایرانیها با پوشش انتخابات ریاستجمهوری، حساب باز کرد. خبرهای
نفسگیر 21 می در مورد رد صلاحیت بسیاری از امیدواران به پیروزی در
انتخابات از جمله علیاکبر هاشمی رفسنجانی بسیار پوشش داده شد. پرسش این
است که آیا یک اصلاحطلب میتواند پیروز این انتخابات باشد؟ این پرسش را با
مجتبی واحدی در میان گذاشتیم. او میگوید: «آنچه امروز اتفاق میافتد،
انتخابات نیست، بلکه شکلی از صحنهسازی است و نامزدها را باید واقعاً
بازیگران این صحنه نامید... رژیم به هیچ وجه به اولویت و انتخاب مردم توجه
نمیکند.»
در ادامه مقاله آمده است: آقای واحدی که دیدگاهی منحصربهفرد
در محکومیت حاکمان ایران دارد، او در قلب جنبش اصلاحطلبی ایران که به حرکت
درآمده، فعالیت کرده است. او مشاوری قابل اعتماد و کارشناسی راهبردی برای
مهدی کروبی بود. همچنین آقای واحدی روش و عمل متحدان سابق خود را مضحک
میخواند. او میگوید: «اصلاحطلبان به این موضوع تمسک میجویند که افزایش
شدید سرکوب در دهه گذشته بهدلیل اقدامات محمود احمدینژاد بوده است...
آنها خود را فریب میدهند، زیرا مسئله عمیقتر از اقدامات یک فرد است...
هر کس که تصور میکند احمدینژاد پشت تقلب انتخاباتی یا سرکوب و کشتار بود،
احمق است... دیکتاتوری در ایران، ساختاری است... ساختار همگان را وادار
میکند از یک فرد پیروی کنند.» آقای واحدی میگوید: «رهبر ایران بهدنبال
فردی مطیع برای ریاستجمهوری است که در عین حال، قدرت واقعی نداشته باشد؛
فردی که مسئولیت جدی ندارد، اما همزمان مسئول تمام ناکامیها نیز باشد.»
در
پایان مقاله آمده است: افزایش انزوای بینالمللی و فشار اقتصادی از جمله
مسائل ایران است که بهدلیل دنبالهروی ایران از برنامه تسلیحات هستهای
بهوجود آمده است. آقای واحدی هشدار میدهد کسانی که در غرب رویای آشتی با
جمهوری اسلامی پس از احمدینژاد را در سر دارند، باید عمیق فکر کنند. اهمیت
ندارد که پیروز انتخابات ریاستجمهوری ایران کیست. رئیسجمهور جدید چندان
نمیتواند بر مسیر و سیاست هستهای ایران تأثیر بگذارد. واحدی میگوید:
تغییر و تحولات سیاسی مربوط به حوزه هستهای تنها منعکسکننده تمایلات رهبر
ایران خواهد بود... برنامه هستهای ایران بهسرعت ادامه خواهد یافت...
رهبر ایران اجازه حلوفصل مسئله هستهای را نخواهد داد. رهبر ایران با توجه
به سرکوب هشتساله برای جلوگیری از تغییرات، در حال حاضر چیزی برای از دست
دادن ندارد. تصور میکنید رهبر ایران ناگهان میگوید قبول؛ و به منظور
افزایش اعتبار خود تغییر مسیر میدهد؟»
اخبار و تحلیلها: این پایگاه
اینترنتی با آگاهی از مواضع واحدی با وی گفتوگو کرده است. واحدی حرف جدیدی
برای این پایگاه و مخاطبانش نداشته؛ اما از متن این سخنان تکراری و
ملالآور، یک نکته قابل برداشت است؛ اینکه هم واحدی و هم پایگاه مذکور
میدانند که مردم ایران قادرند با برگزاری انتخاباتی باشکوه و عظیم بسیاری
از محاسبات و معادلات موجود را به نفع ایران رقم زنند. ظاهراً نگرانی هر
دوی آنها از این مسئله است.
ناامیدی غرب از انتخابات ایران
رسانههای
غربی معتقدند سیاست خارجی ایران پس از انتخابات تغییری نخواهد کرد.
روزنامه واشنگتنپست دراینباره نوشت: حذف افراد چالش برانگیزی مانند... و
...، موفقیت دیگری برای حاکمیت جمهوری اسلامی بود. شورای نگهبان دو نامزد
چالشبرانگیز را واجد صلاحیت ندانست و هشت نامزد باقیمانده در گود رقابت،
وفادار به جمهوری اسلامی هستند.
واشنگتنپست با بیان اینکه مذاکرات
هستهای 1+5 با ایران در برزخ مانده است، مینویسد: دولت اوباما منتظر
نتیجه انتخابات ایران مانده است. اینک که در نتیجه رویکردهای اوباما و حذف
نامزدهای چالشبرانگیز رژیم از انتخابات، ظاهراً پیروزی دیگری برای جمهوری
اسلامی در حال رقم خوردن است، زمان آن است که دولت اوباما در پی طراحی گام
بعدی باشد.
از سوی دیگر، شبکه خبری بلومبرگ در تحلیلی خاطر نشان کرد:
با رد صلاحیت دو نامزد مستقل[!]، مذاکرهکنندگان آمریکایی و اروپا امید
چندانی به تشکیل دولتی اهل نرمش و سازش پس از انتخابات ایران ندارند و هشت
نامزد موجود، از نیروهای نزدیک به حاکمیت هستند.
بلومبرگ با اشاره به
تحریمهای تصویب شده در کنگره آمریکا مینویسد: اعضای کمیته امور خارجه
مجلس نمایندگان آمریکا که بهاتفاق بررسی این طرح را توصیه کردند، ظاهراً
معتقدند که افزایش تحریمها به سازش بیشتری از سوی ایران منجر خواهد شد؛
اما خلاف این امر درست است. بهنظر میرسد رهبر عالی ایران تاکنون متقاعد
شده که هدف آمریکا از تحریمها، تغییر رژیم ایران است. تحریمها فقط ممکن
است به تعمیق چنین سوءظنی کمک کند و مقاومت ایران در این زمینه را افزایش
دهد.
اخبار کوتاه
*در هر حالی که چند روزی از تعطیلی سفارت کانادا در تهران میگذرد،
شبکههای تلویزیون ملی کانادا، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی
را دعوت کردند که علیه جمهوری اسلامی مصاحبه کند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی
در مصاحبه با شبکه تلویزیونی کانادا، بار دیگر هشدار داد که جمهوری اسلامی
تا زمانی که از سوی کشورهای دموکرات جهان قاطعیت نبیند و مشاهده نکند که
خط قرمز واضحی در مورد برنامه اتمی ایران تعیین شده، از برنامههای اتمی
خود دست برنخواهد داشت.
*دیوان پادشاهی عربستان در بیانیهای، خبر
واگذاری اداره امور این کشور به ولیعهد را منتشر کرد. این در حالی است که
برخی از رسانههای داخلی و خارجی عربستان سعودی از مرگ بالینی ملک عبدالله
خبر دادهاند. روزنامه دیلی استار با اشاره به بیماری مزمن ملک عبدالله
اعلام کرد که وی به مرگ بالینی دچار شده است.
روزنامه انگلیسی «الشرق
الاوسط» نیز در این باره نوشت: عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان از
روز اول خرداد از نظر بالینی مرده است و اندامهای حیاتی پادشاه این کشور
همچون قلب، کلیهها و ریهها از کار افتادهاند. مقامات کشور عربستان
ماههاست تلاش میکنند با پنهان نگهداشتن وخامت حال ملک عبدالله، اوضاع
بحرانزده عربستان را مهار کنند، اما ظاهراً کار به جایی رسیده که از
ملکعبدالله قطع امید شده و حفظ وضعیت گذشته به صلاح نبوده؛ از این رو به
ناچار واگذاری اداره امور به ولیعهد کهنسال را آشکار کردند.
*«عبدالله
محمد العنزی» سرمایهدار و بازرگان سرشناس وهابی سعودی برای ترور «سیدحسن
نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان جایزه تعیین کرد! این سرمایهدار سعودی که
از دوستان نزدیک شاهزادگان آلسعود بهشمار میرود، اعلام کرده که برای
ترور دبیرکل حزبالله حاضر است ده میلیون دلار جایزه بدهد! عبدالله محمد
العنزی این جایزه را در یک برنامه تلویزیونی در یک شبکه سعودی اعلام کرد!
در آخرین بخش از نخستین مناظره نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری یازدهم که
با محوریت موضوع اقتصاد برگزار شد، مجری برنامه با نشان دادن هشت تصویر،
نظر نامزدها درباره آنها را جویا شد. یکی از این تصاویر، نمایی از یک معدن
فلز رهاشده بود؛ اما یک نامزد انتخابات که شدیداً هم از این برنامه ناراحت
بود، در اظهارنظری جالب درباره این تصویر معدن گفت: این تصویر یک دره است
که در کشور ما فراوان است و جزو آثار بسیار زیبا است که میتواند به جذب
توریسم کمک کند(!) جذب توریسم و صنعت گردشگری باید از اولویتهای کشور باشد
که میتواند در معادلات فرهنگی و افزایش ثروت و ایجاد اشتغال مؤثر باشد.
* روزنامه
انگلیسی گاردین بهتازگی در مقاله کوتاه خود، در اعترافی جالب درباره
تعلیق فعالیتهای هستهای ایران در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ از یکی نامزدهای
اخیر انتخابات بهعنوان فردی نام برد که غنیسازی اورانیوم را در آن دوره
تعلیق کرد. این اعتراف گاردین در حالی است که این نامزد یازدهمین دوره
انتخابات ریاستجمهوری در یکی از برنامههای تبلیغی خود، تعلیق فعالیتهای
هستهای ایران در زمان مدیریتش را دروغی بیش ندانسته بود(!)
شرکت
فرانسوی نفت و گاز «توتال» به اتهام پرداخت رشوه به برخی مقامات نفتی
ایرانی – از جمله ی*ک آقازاده که مدتی نیز به لندن فرار کرده بود- برای ثبت
قرارداد نفتی، از سوی ایالات متحده جریمه شد. در سال ۲۰۰۶، رسانههای
فرانسه فاش کرده بودند که شرکت «توتال» از طریق یک واسطه برای تضمین مناقصه
یکی از قراردادهای توسعه میدان گازی پارس جنوبی، به دفتر«م.ه»، دهها
میلیون دلار رشوه داده بود.
پیشتر نیز اخباری مبنی بر پرداخت رشوه 15
میلیون دلاری از سوی شرکت نروژی «استات اویل» به دفتر وی برای فعالیت در
پارس جنوبی منتشر شده بود.